گمانه زنی درباره ابعاد سفر داوود اغلو به ایران
تهران در حال حاضر برای آنکارا هم «یک فرصت اقتصادی بکر» و هم «یک برگ برنده سیاسی موثر» است.

سفر احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه به ایران را میتوان در ادامه سفر و رایزنیهای مقامات بسیاری کشورهای جهان در ایران پس از توافق هستهای و تعلیق تحریمها ارزیابی کرد، به هر حال بازار بکر ایران برای هر کشوری وسوسه انگیز است. با این حال این سفر از جهتهای دیگری هم برای آنکارا اهمیت دارد.
1- بسیاری شواهد حکایت از این دارد که مناسبات ترکیه و متحدان غربی (آمریکا و اروپا) این کشور دوران پر تنشی را پشت سر میگذارد.
آمریکا برای سیطره بر مناطق تحت اشغال داعش و النصره، روی شبه نظامیان کرد و اهل تسنن و مداخله نظامی متحدان منطقهای خود (ترکیه و عربستان) حساب کرده بود. آنکارا هم با همکاری آمریکا با کردها مخالف است و هم مداخله نظامی در سوریه را مشروط بر مشارکت متحدان غربی خود کرده است. این در حالی است که آمریکا و اروپا صراحتا اعلام کردهاند که حاضر نیستند نیروی زمینی به سوریه گسیل کنند.
برخی شواهد نیز حاکی است آمریکا و اروپا پس از ورود جدی تر ایران، روسیه و جنبش حزب الله در بحران سوریه و گسترش بحران سوریه به اروپا با اوج گیری بحران مهاجران، در رویکردی عملگرایانه، از مطالبه خود درباره کنارهگیری بشار اسد از قدرت دست برداشتهاند. با توجه نقش تشویقی ابتدایی غرب در حمایت ترکیه و عربستان از شورشیان و تروریستها در برابر ارتش سوریه، ممکن است آنکارا تغییر سیاست آمریکا و اروپا را نه در چارچوب «عملگرایی آنها» بلکه از منظر «خنجر از پشت» متحدان خود ارزیابی کنند.
عملگرا نبودن دیپلماسی ترکیه در جای دیگر نیز خودنمایی میکند و آن هنگامی است که نظامیان سوریه و کردها که به سرعت در حال پیشروی در مقابل گروههای مسلح متحد ترکیه هستند، برندگان اصلی تحولات اخیر محسوب شوند، چیزی که برای آنکارا اصلا قابل تحمل نیست.
با توجه به این مطالب، شاید ترکیه با توسعه مناسبات با تهران سعی میکند رابطه بینظیر بین تهران و
آنکارا - در دولت اسلام گرای اربکان - را خاطر نشان کنند و بدین ترتیب از آن به عنوان محملی برای اعمال فشار بر متحدان غربی خود و مجبور کردن آنها به توجه به دیدگاهها و مطالبات آنکارا بهره برداری کند.
2- پس از حمایت جنگندههای روسی از ارتش بشار اسد و هدف قرار گرفتن یکی از جنگندههای روسی در مرز ترکیه، تنش در مناسبات دو کشور بالا گرفت و آنکارا مشمول تحریمهای مسکو شد. بنابراین توسعه مناسبات با تهران برای آنکارا به نوعی تلاشی است برای جبران خسارت های اقتصادی که از جانب روسیه به ترکیه تحمیل شده است.
3- اتحاد راهبردی ایران و روسیه در سوریه، همه سناریوهای شورشیان و تروریستها و متحدان منطقهای و بین المللی را در این کشور با شکست و ناکامی روبرو کرده است. با توجه به تحریمهای اقتصادی روسیه بر ضد ترکیه، همکاری اقتصادی بین تهران و آنکارا میتواند شیطنتی دیپلماتیک برای اخلال در اتحاد راهبردی تهران و مسکو باشد.
4- اما ممکن است گزینه دیگری مغایر با همه گزینههای پیشین نیز مطرح باشد و آن اینکه انکارا مانند شرکای غربی خود و با توصیه آنها رویهای عملگرایانه را در پیش گرفته و سعی میکند با استفاده از ظرفیتهای تهران مناسبات تیره خود با روسیه و حتی سوریه و عراق را بهبود بخشد.
درپایان شایان ذکر است، تهران در حال حاضر برای آنکارا هم «یک فرصت اقتصادی بکر» و هم «یک برگ برنده سیاسی موثر» است. البته این فرصتها و برگ برندهها نیز گاهی همسو و گاهی غیر همسو با منافع تهران است.
هرچند ایران در دولت آقای حسن روحانی سیاست تعامل و تنش زدایی را در پیش گرفته و این فرصتی مقتنم برای آنکارا است، با این حال زمانی تهران حاضر است به ترکیه اجازه دهد از برخی از این فرصتها و برگ برندهها استفاده کند که انکارا نیز متقابل منافع ملی و منطقهای تهران و مقاومت اسلامی را در نظر بگیرد.
-----------------------------------
بررسی و تحلیل/ عبدالرضا خلیلی