براي اروپا گریزی از مواجهه با مسلمانان نخواهد بود
مسلمانان اروپا و پویشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این قاره
آمارهای موجود بیانگر رشد فزاینده جمعیت شهروندان مسلمان اروپا نسبت به کل جمعیت این قاره است.
به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صداوسيما ؛ آمارهای موجود بیانگر رشد فزاینده جمعیت شهروندان مسلمان اروپا نسبت به کل جمعیت این قاره است. پدیدهای که متأثر از دو پیشران مهم تولد و ورود مهاجران و آوارگان مسلمان به خاک اروپا است. جمعیت مسلمان اروپا بر پویشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این قاره آثار قابل توجه دارد. تأثیراتی که در اثرات آرایش جمعیتی بر فرایندها و انتخابهای سیاسی کشورهای اروپایی؛ بافتار جمعیتی و روابط دو سوی آتلانتیک؛ برسازی نگرانی درخصوص پروژه اروپا؛ تقابل گفتمان امنیت و هویت و گفتمان بازار؛ مواجهه اروپا با موقعیت مشترک ترس؛ فقدان انسجام در مورد نحوه مواجهه با جمعیت مسلمان و پراکندگی اندیشهای و سازمانی شهروندان مسلمان اروپا نمود دارد. بدیهی است که اروپا در اين چنين فضايي گریزی از مواجهه با پدیده مسلمانان اروپا نخواهد داشت.
تأثیر آرایش جمعیتی بر فرایندها و انتخابهای سیاسی کشورهای اروپایی
جمعیت مسلمان اروپا به طرق مختلف بر پویشهای سیاسی و امنیتی کشورهای اروپایی اثر میگذارد. یکی از این روشها، تأثیر جمعیت مسلمان بر فرایندهای تصمیم سازی کشورهای اروپایی است. به هر حال بخشی از جمعیت مسلمان به ساختارهای سیاسی کشورهای اروپایی راه مي يابند. مسئلهای که بر اولویتهای این کشورها تأثیر میگذارد و میزان حساسیت و اثرپذیری آنها را از تحولات منطقه غرب آسیا بیشتر میکند. همچنين جمعیت قابلتوجه مسلمانان در کشورهایی چون انگلستان، فرانسه و آلمان، سياست هاي انها را در غرب آسيا تحت تاثير قرار مي دهد . جریان مستمر ورود مهاجرین و آوارگان مسلمان به قاره اروپا نیز نشانهای از آن است که اروپا برای سالها درگیر مسائل غرب آسیا خواهد بود و کموبیش در تحولات ژئوپلیتیکی آن قفل خواهد شد. از اينرو افزايش حساسیت امنیتی اروپا به مسائل غرب آسیا مسئله قابلتأملی است. اروپا به این نتیجه رسیده است که هرگونه تحول امنیتی، جمعیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در منطقه مدیترانه و خاورمیانه بر کشورهای جنوب اروپا و به کل اتحادیه اروپا فشار وارد خواهد کرد. بنابراین علاوه بر همسایگان شرقی اروپا از جمله اوکراین، تمرکز سیاست خارجی اروپا باید بر منطقه مدیترانه و غرب آسیا باشد.
بافتار جمعیتی و روابط دو سوی آتلانتیک
نکته قابل توجه، تأثیر تحولات جمعیت شناختی بر روابط دو سوی آتلانتیک در میانمدت و بلندمدت است. به این معنا که با افزایش جمعیت لاتین تبارها و آسیاییتبارهای آمریکا از یک سو و افزایش جمعیت مسلمانان اروپا از دیگر سو، این سناریو محتمل است که با تغییر ترتب اولویتهای دو سوی قاره و حساسیتهای امنیتی متفاوت آنها به مناطق جغرافیایی، یکی از پیشرانهای حرکت گامبهگام به سمت واگرایی ساختاری دو سوی آتلانتیک فعال شود. مواجهه با تنهایی ژئوپلیتیک در قبال تحولات امنیتی غرب آسیا نیز تعین ساختاری دیگری برای اروپا است، به نظر میرسد هم اکنون نیز دو عامل دور بودن جغرافیایی آمریکا از کانون درگیریهای غرب آسیا و تغییرات نسبی در ترتب اولویتهای آمریکا از جمله به دلیل بافتار جمعیتی رو به تحول، موجب آن شدهاند که حساسیت امنیتی آمریکا نسبت به تحولات ژئوپلیتیکی ناشی از انقلابهای عربی، بسیار با اروپا متفاوت شود و در نتیجه اروپا خود را در تنهایی ژئوپلیتیکی احساس کند. شاهد مثال احساس تهدید از مسائل غرب آسیا، مصاحبه آوریل 2016 رئیسجمهور وقت آمریکا با مجله آتلانتیک است که در آن اوباما تصریح میکند که:"تنها تعداد انگشتشماری از تهدیدات خاورمیانه محتمل است که مداخله مستقیم نظامی آمریکا را توجیه کند، که شامل تهدیدات ناشی از القاعده؛ تهدید علیه موجودیت اسرائیل و تهدید ناشی از برنامه هستهای ایران میشوند." روشن است که در این فهرست، مسائلي چون پناهجویان و آوارگان مسلمان اروپا که پروژه اروپا را با مخاطراتی جدی مواجه کرده است جایی ندارد.
برسازی نگرانی در خصوص پروژه اروپا
جمعیت مسلمان اروپا برخی نگرانیها را در خصوص پروژه اروپا موجب شده است. حداقل بخشهایی از گروههای سیاسی و اجتماعی اروپا، مسیحیت را قوام بخش و اسکلت پروژه اروپا و اساس روندهای وحدت و همگرایی اروپا معرفی می کنند. در این نگاه، تغییر تدریجی بافتار جمعیتی به نفع مسلمانان می تواند نقش وحدتبخش مسیحیت را در اروپا تضعیف کند. نگرانی در خصوص پروژه اروپا جنبه دیگری نیز دارد؛ به این معنا که بر اساس اطلاعات موجود، گرایش منفی نسبت به ورود مهاجرین و آوارگان مسلمان در اروپای شرقی و جنوب اروپا بیشتر از کشورهای اروپای غربی و شمالی است. واقعیتی که می تواند همگرایی اروپا را در خصوص مدیریت منسجم مسئله پناه جویی با چالش های عمده مواجه سازد که در عمل نيز اتفاق افتاده است .
تقابل گفتمان امنیت و هویت و گفتمان بازار
ورود جمعیت مسلمان به قاره اروپا، این قاره را با موقعیتی دشوار و متناقض نما مواجه کرده است. اروپا از یکسو متأثر از فرایندهای امنیتی کردن مسئله جمعیت مسلمان به دلایل هویتی و امنیتی است. به عنوان مثال، در حوزه هویتی، دیدگاه قوي در اروپا وجود دارد که افزایش جمعیت مسلمان اروپا را به معنای آغاز پایان غرب معرفی می کند. از دیگر سو، اروپا با تهدید پیری جمعیت و کاهش تولد مواجه است و بازار و اقتصاد اروپا تشنه ورود جوانان مسلمان و تولد فرزندان جمعیت مسلمان به عنوان موتور محرکه اقتصاد پر چالش اروپا است.
مواجهه اروپا با موقعیت مشترک ترس
اروپا از جمله در چارچوب تهدیدات تروریستی( که افزایش حملات تروریستی در داخل خاک اروپا را موجب شد) و همچنین در چارچوب ناکامی در مواجهه و مدیریت هماهنگ معضل موج آوارگی، با "موقعیت مشترک ترس" مواجه شده است. موقعیتی که میتواند بهصورت همزمان از یکسو احساسات بیگانهستیز و مسلمان ستیز جوامع اروپایی را افزایش دهد و از دیگر سو، موجبات افزایش گرایشهای رادیکال جوامع مسلمان به حاشیه راندهشده را فراهم کند.
فقدان انسجام در مورد نحوه مواجهه با جمعیت مسلمان
کشورهای اروپایی در مواجهه با شهروندان، مهاجرین و آوارگان مسلمان، مشی یکسانی دنبال نمیکنند. به عنوان مثال فرانسه نسبت به جذب جمعیت مسلمان در درون ساختارهای سیاسی و اجتماعی خود بسیار غیر منعطف تر از کشور آلمان و به ویژه انگلستان است ضمن آنکه از ورود جمعیت آواره مسلمان استقبال نمیکند. انگلستان نیز با وجود آنکه تلاش می کند شهروندان مسلمان را درون ساختارهای سیاسی و اجتماعی خود جا دهد ، اما نسبت به ورود آوارگان مسلمان بسیار غیر منعطف است. این واقعیت، در کنار مؤلفههای دیگر، از عوامل فقدان همگرایی در اروپا در مواجهه با پدیده شهروندان و آوارگان مسلمان بوده است.
پراکندگی اندیشهای و سازمانی شهروندان مسلمان اروپا
شهروندان مسلمان ساکن در کشورهای اروپایی تحت تاثير مؤلفههای نسلی؛ قومی؛ مذهبی و نژادی و فرهنگی، با پراکندگی اندیشه ای و سازمانی مواجه هستند. پدیده ای که ایجاد ساختارها و شبکه های اثرگذاری منسجم بر فرایندهای تصمیم سازی اروپا را با چالش مواجه می سازد. به عنوان مثال، به نظر می رسد نسل نخست شهروندان اروپایی که بیشتر متشکل از مهاجران اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم هستند، در مقایسه با نسلهای دوم و سوم، داراي جهانبینی و رفتار متفاوت هستند. از اينرو گرايش هاي مختلفي از مسلمانان اروپايي شده تا مسلمانان سلفي گرا اروپا ديده مي شود.
ره آورد
به نظر میرسد فرایندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی امنیتی اروپا، به صورت فزاینده از جمعیت مسلمان درون اروپا و جمعیت مسلمان ساکن در مرزهای جنوبی قاره (غرب آسیا و شمال آفریقا) متأثر شده و خواهند شد. در این راستا اروپا ،گریزی از برسازی یک سیاست خارجی و امنیتی غرب آسیا و شمال آفریقای معقول و یک سیاست داخلی فراگیرتر در مواجهه با شهروندان و آوارگان مسلمان ندارد. به عنوان مثال تا زمانی که اروپا به موقعیت مشترک ترس و دور باطل خشونت در این قاره از جمله با درون گذاری جمعیت مسلمان در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود غلبه نکند و برای تقابل پرهزینه گفتمان امنیت و هویت با گفتمان بازار راهحلی نیابد، قادر نخواهد بود که از امنیتی شدن مسئله مسلمانان در اروپا جلوگیری کند و از ظرفیتهای آنها برای برونرفت از موقعیت دشوار اقتصادی خود استفاده کند. در ضمن، شهروندان مسلمان ساکن در اروپا نیز تا زمانی که موفق به ایجاد شبکههای انسجام بخش بین خود نشوند، تأثیرگذاریشان بر فرایندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اروپا محدود خواهد بود.
حسین مفیدی احمدی پژوهشگر مسائل اروپا